مامانم میخواست کیر نادر رو به من نده




سلام
من مهناز هستم 19سالمه این داستان ماله 17 سالگیم هست اول خواستم از مدیر سایت بیاتو سی اس تشکر کنم برای سایت جالبش


قد من 167 هست سینهام تقریبا گوچیک و گرد باسن کوچیک دارم داستان من از اینجا شروع شد که  عروسی خواهرم بود  تا ساعت 7 عصر تو ارایشگاه بودیم و با ماشین رفتیم طرف سالن عروسی رفتیم تو سالن نشتیم 1ساعت بود که میرقسیدیم با اهنگ  عکاس عکس میگرفت من خسته شدم و اومدم نشستم دیدم عکاس اومد ازم عکس گرفت بعد شام دوباره شروع به رقسیدن کردیم که متوجه شدم عکاس خیلی به من توجه میکنه و ازم عکس میگیره  عکاس پسری بود با قد تقریبا 162 یا 3 سفید بود استیل باحالی هم داشت صورت بانمک خوشکلی داشت خیلی ازش خوشم اومد اونم هی میومد عکس میگرفت خلاصه به همین روال پیش رفت تا اخر عروسی شد ساعت 2 بود دیگه  یکم یکم داشتن گروه فیلم برداری و عکس بساتشونو جم میکردن دیکه من بیخیال موضوع شدم رفتم دستشویی از دستشویی که اومدم بیرون متوجه ی نادر(اون پسر عکاس)شدم.دیدم شمارشو سریع گذاشت رو ظرف صابون مایع و رفت منم خوشحال شدم گزاشتم تو جیبم عروسی تمام شد شب رفتیم خونه با دختر خالم داشتم تلفنی حرف میزدم مه مامانم اومد تو گفت داری با و پسر عکاس صحبت میکنی یهو شکه شدم گفتم چی میگی مامان گوشیرو بهش دادم قطع کرد گفت  من دیدم شمارشو گذاشتی تو جیبت رفتم شمارشو از تو جیبم در اوردم دادمش به مامانم ومامانم زد تو صورتم رفت از اتاق بیرون منم نشستم کلی گریه کردم هم چون ابروم رفته بود هم چون نادر رو از دست داده بودم  خلاصه دو سه روز مامانم باهم قهر بود تا بلاخره با هم اشتی کردیم وستای مهر بود که میرفتم مدرسه قرار شود واسه ی یه گردش علمی ببرنمون ازمایشگاه ساعت 8 قرار بود بریم که دوستم گفت بیا فرار کنیم از مدرسه نریم اول ترسیدم بعد گفتم بیخیال هرچی شد و رفتیم از مدرسه بیرون دوییدیم رفت پارک نزدیک مدرسه 2 ساعتی اونجا بودیم حوصلم سر رفت گفتیم بریم خونه ی ما چون مامانم صبح ها سر کاره رفتیم رسیدیم دمه خونه به دوستم گفتم صبر کن برم یه سرکی بکشم بیام.رفتم در خونه رو باز کردمدیدم کسی نیست رفتم سراق اتاق اخری بیبینم داداشم خونه نباشه وقتی رسیدم دمه اتاق دیدم از اتاق بقلی صدای داداشم میاد داره با یه نفر حرف میزنه گفتم مچشو گرفتم در اتاقو باز کردم دیدم مامانم فقط با شرت نشسته پیش نادر(همون عکاسه)(من صدای نادر رو با داداشم اشتباه گرفتم) یه دفعه سه تامون جا خوردیم هیچ کدوم نیمیدونستیم چیکار کنیم نادر بلند شد اومد منو گرفت کشوندم بردم وسط اتاق شروع کرد لباسامو در اوردن مقنعه رو در اورد دکمه های مانتومو باز کرد انداختش اونور دکمه ی شروارمم باز کرد از پام درش اورد تاپ هم هم کشید بالا درش اورد حالا فقط یه شرت و سوتیون تنم بود نشوندم رو زمین دست مامانم رو هم گرف نشون کنارم دکمه ی شروارش رو باز کرد کشید تا زانو پایین شرتشو کشید پایین واییییییییییییییییییییی کیرشو که دیدم مامانم رو دیگه فراموش کردم کیرش تقریبا بزرگ بود یکمم کلفت سفید سرشم صورتی تیره بود خود به خود سرشو گداشتم به دهنم شروع کردم به مک زدن چشامو بستم و مک میزدم چند ثانیه گذشت یه دستی خورد بهم چشممو باز کردم دیدم تخم های نادر تو دهن مامانم هستن از دوباره چشامو بستم شروع کردم خوردن میکردمش تو دهنم جلو عقب میکردم لیسش میزدم اروم دندونامو فشار میدادم بهش از صدای اه و اوه های مامان و نادر بیشتر حشری شدم کسم بدجوری خیس شده بود نادر سرمو برد پایین مامانم رو اورد بالا حالا جای منو مامانم برعکس شده بود دستمو بردم پایین شروع کردم کسمو مالوندن نمیدونستم چیکارکنم اولین باری بود که کیر میدیدم  نادر دوتامونو کشید عقب لبهای منو مامانم رو به هم چسبوند نگاه به چشای هم کردیم  شروع کردیم لب گرفتن یه دقیقه ی گذشت  نادر از هم بازمون کرد کیرشو گزاشت لای سینه های مامان جلو عقب میکرد وای چه بلند صدا میکردن منم سری کرستمو در اوردم نادر که منو دید بلندم کرد خابوندم رو تخت کیرشو میزد رو صورتم بعد رفت پایین تر محکم میزدش رو نک سینه هام کم چشامو بستم فقط اروم اروم اه میکشیدم  کیرشو برداشت دستشو گزاشت رو کسم میمالوند یک دقیقه ای شد چشامو باز کردم دیدم همه ی لباسای خودشو مامانم در اومده از روی شرتم داری کسمو میمالونه با دست داره کیرشو ارم ارم میکنه تو کس مامانی  وای چه صحنه ای بود فقط داشتم نگا میکردم  مامانی که کنارم برعکس خوابیده بود و نادر اوم اروم تو کس جلو عقب میکرد اونم اه میکشید مامان دستمو گرفت گذاشت روی کون نرم بزرگش وای چه داق بود انگوشتمو نادر کرد تو کس مامانی واییییییییییییییییییی چه نرم لیز گوشتی بود توش بعد اوم انگوشتمو کرد تو سوراخ کون مامانم اهههههههههههههههههههههه چقد داق بود من انگوشتمو جلو عقب میکردم نادر هم میکرد  نادر دستشو از روی کسم برداشت دوتا کون مامانم رو گرفت تو دستاش محکم جلو عقب میکرد مامانم دیگه داد میزد اهههههههههههه وایییییییییییییییییییییی بکن محکم بکن پارم کن کیر تو ناموس شوهرم بکن نادر جرم بده 3دقیقه ای کرد کیرشو در اورد گذاشت تو دهن مامانم مامانم هم تند تند ساک میزد از دهنش هم درش اورد نگا به من کرد منم دستمو که از سوراخ کون مامانی در اورده بودم کیرشو با دستم گرفتم پاهامو داد بال شرتمو در اورد لبای کسمو از هم بازشون کرد کیرشو می مالوند به کسم منم دستمو گذاشتم رو کیرش چسبوندمش به کس خیسم که خوب احساسش کنم کیرشو برداشت لای کسمو با دستاش باز کرد رفت نزدیک نگاش میکرد  اون طرفی کرم(روی چهار دستو پا) گردوند انگوشتشو مالوند به سوراخ کونم مامانم یه نگاهی بهش کرد اومد جلوی من کسشو گزاشت جلوی دهنم منم شروع کردم به خوردن کس خیس مامان نادر رون هامو جفت کرد بهم کیرشو گزاشت لای پاهام چهار دقیقه ای  به این کار ادامه داد که یهو کشیدش بیرون دستشو گزاشت رو کسم یه چیزی با فشار پرت میش به سوراخ کونم سه یا چهار بار پرت شد نادر داد میزد مامانم هم داد زد من یهو ارضا شدم نادر کیرو می مالوند لای پاهام بعد مامان بلند شد یه دستمال کاغظی اورد لای پاهام رو تمیز کرد که بعد فهمیدم این اب مرد بوده نادر لباس پوشید و رفت منو مامان نگاه به هم کردیم و همدیگرو بقل کردیم فرداش که رفتم مدرسه جریان رو برای دوستم تعریف کردم اونم کلی حال کرد گفت خوش بحالت  از مدرسه هم زنگ زدن به خونمون که مامانم هم بامن دوا نکرد از اون به بعد من مامان همیشه با هم حال میکنیم نادرهم وقت فرصت بشه میاد پیشمون


نویسنده:مهناز
ای دی:soroor_nightgirl@yahoo.com